فردا شب شب یلداست. شب های یلدا از بعد از ازدواجم برام یه معنی دیگه داره چون اون شب، شب تولد همسرم هست یکی از بهترین شب هاست هم برای من هم برای خانواده خودم و همسرم همه این شب منزل ما جمع میشند و یه جشن درست و حسابی میگیرم تا خود 3-4 صبح.
امسال نمیدونم چه شب یلدایی داریم چون یک عزیز رو که همیشه تو جمع ما بود رو از دست دادیم این روزها دغدغه فکری من این شده که چه کار کنم که کسی از نبود این عزیز آزرده خاطر نشه نمیدونم اما من جای خالی این عزیز که 2 ماه بیشتر از رفتنش نمیگذره رو حس میکنم ...
نمیدونم الان کجاست !! قرار شده 5 شنبه عصر بهشت زهرا برای دیدنش بریم میخوایم شب یلدا رو بهش تبریک بگیم..
از همه این ها گذشته امیدوارم شب یلدای خوبی در کنار عزیزانمون همگی داشته باشیم.
من که تصمیم گرفتم یه جشن تولد یواشکی برای همسرم بگیرم 2 نفری چه طوره؟؟ یه شال گردن خودم براش بافتم اونم کادو تولدش، این یکی چه طوره؟؟!!
اونموقع ها که مدرسه میرفتم تو سال دوم دبستان روز جشن تولد یکی از بچه های کلاس یه کار جالبی میکردیم. اونم این بود که یه تخم مرغ رو با مهارت تمام میدادیم به مامانامون خالی میکردند بعد توشو پر میکردیم از اکلیل و کلی چیزهای ریز رنگی بعد تا اون شاگرد میومد تو کلاس میزدیم بالای در، تخم مرغ ها با هم می شکستند و چه ذوقی میکردیم واقعاً یادش بخیر!!!
هر وقت صحبتی از تولد میشه ناخودآگاه یاد اون دوران میوفتم.
شب یلدا رو دوست دارم چون آغاز یک فصل جدید، یک تازگی و یک وجود تازس...
باز هم شب یلداتون رو بهتون تبریک میگم .
خوش باشید