سلام دوباره ---- بابا بيخيال --- يادمه اين خواننده هه اسمششششششش چي بود --- آها علي دايي --- ميگفت كه بابا بيخيال ناز كردنم حدي داره ------( رضا صادقي ) آها يادم اومد -----خوب بگذريم -- كار قشنگي داري -- امااااااا چه كسي باور كرد جنگل جان مرا --- آتش عشق تو خاكستر كرد ... موفق و پيروز باشي عزيز ----- باي
ببخشيد منم لات بازي درو وردم --- تازه آپ شد ...
/http://mehdi-banamak-tanha.persianblog.com
با سلام
به اطلاع مي رساند وبلاگ انجمن شعرا و نويسندگان دانشجو ي دانشگاه زابل آغاز بكار نموده است. به اين وسيله از شمادوست عزيز دعوت مي شود در صورت تمايل سري به اين وبلاگ زده و مارا از نظرخود مطلع نمائيد. اين وبلاگ آماده همكاري با همه وبلاگ نويسان عزيز در همه زمينه ها من جمله تبادل لينك و لوگو مي باشد.
با آرزوي موفقيت روز افزون
انجمن ادبي دانشگاه زابل
سلام
حالت چه طوره دوست عزيز؟
مطلب با احساسي بود اشكمو در آوردي
چقدر روتين مينويسند اين كامنتها رو. حالم بهم خورد.
هر كي يه چيزي از جاي ديگه مينويسه لاقل بگه مال خودش نيست. آدرسشم خواست بذاره.
فوق العاده بود... و به راستي كه چه دردهاي مشتركي را مي توان با اين دست نوشته ها لمس كرد. .....
روزي روم از كوي تو با بار ندامت
آنسان كه نبيني و نگوئي به سلامت
دانم اگر امروز نجوئي دل مجروح
فردا كه نباشم نبري غير ملامت....
ساده باش و سربزير و سخت!
آرزومند آرزوهاي شما
غروب كارون