وقتي داشتم وبلاگت رو ميخوندم
انگار داشتم به گذشتم نگاه ميکردم
يه سري از حرفات حرف دل من بود
منم يه زماني کارم شده بود
فکر کردن بي پايان
به گذشته پايان يافته
اميدوارم که بتوني از دست اين افکار
هر چه زود تر خودتو راهت کني
بيشتر سعي کن تو جمع دوستات باشي
و کلا سرت گرم باشه تا فکر نکني
اما
بدون که هيچ وقت نميتوني يه چيزايي رو فراموش کني
اون چيزايي که
عصر هاي جمعه
که
دلت ميگيره