اي خدا!اي رازدار بندگان شرمگينتاي توانائي که بر جان و جهان فرمانروايياي خدا!اي همنواي ناله ي پروردگانتزين جهان،تنها تو با سوز دل من آشنايياشک ميغلتد بمژگانم ز شرم رو سياهياي پناه بي پناهان!مو سپيد رو سياهمبردر بخشايشت اشک پشيماني فشانمتا بشويم شايد از اشک پشيماني گناهمواي برمن،با جهاني شرمساري کي توانمتا بدرگاهت بر آرم نيمه شب دست نيازي؟با چنين شرمندگيها،کي زدست من بر آيدتا بجويم چاره اي درد دلي از چاره سازي؟اي بسا شب ،خواب نوشين،گرم ميغلتد بچشممخواب ميبينم چو مرغي ميپرم در آسمانهاپيکر آلوده ام را خواب شيرين مي ربايدروح من در جستجويت ميپرد تا بيکرانهابرتن آلوده منگر،روح پاکم را نظر کندوست دارم تا کنم در پيشگاهت بندگيهامن بتو رو کرده ام،بر آستانت سر نهادمدوست دارم بندگي را با همه شرمندگيهامهربانا!با دلي شکسته روسوي تو کرده ام رو کجا آرم اگر از درگهت گوئي جوابم؟بيکسم،در سايه ي مهر تو ميجويم پناهياز کجا يابم خدائي گر بکويت ره نيابم؟اي خدا ! اي رازداربندگان شرمگينتاي توانائي که بر جان و جهان فرمانروايياي خدا ! اي همنواي ناله ي پروردگانتزين جهان،تنها تو با سوز دل من آشنايي
آبجي جونم يادت باشه هيچ وقت ياد تو ... عشق تو ... كمكهاي تو و ... از ذهنم پاك نميشه . دوست دارم اين و واسه هميشه باور كني . بعدا ميام خصوصي . الان كلاس دارم .
قربونت ياسي جون ...
مثل اينكه ديگه حال خواهر نازم خوبه . خوشحالم كه تونستي با غم عزيز از دست رفتت كنار بياي . مي دونستم كه مي توني .
قابل توجه هاتراي عزيزم :
وقتي بتوانيم تمام غصه ها را از دل برانيم ، در آن صورت خويشتن را از همه حيث انسان سالمي خواهيم يافت . مهم رنج و عذابي نيست كه ما از زندگي مي كشيم ، مهم آن است كه در هر شرايطي خود را نبازيم و دست از مبارزه برنداريم .
خوبي هاتراي عزيزم ... واقعا نمي دونم چي بگم ... خيلي خوشحالم كه برگشتي ... مي دوني كه چقدر دوستت دارم .
سلام آبجي جونم خوبي عزيز دل ياسي ؟؟؟
خوش اومدي گلم ...
واييييييييييييييييي خدا جونم باورم نميشه ...
سلام خانم جان خوبي؟
خيلي خوب كردي بهم اينجا رو معرفي كردي...
خيلي خوبه جايي رو داري كه حرفات رو بزني خيلي ها همينشو هم ندارن...
خوش باشي عزيزم
( بنام تو اي آرام جان )
ســاقيــا بــده جـــامـي زان شـــراب روحــاني
تـا دمـي بيــاســاييـم زيــن حجـاب جسمـاني
بهـر امتحان اي دوست گر طلب كني جان را
آنچنـان بـر افشـانم ، كـز طـلـب خجـل ماني
سلام و عرض ادب
منم از اينكه ميبينم با روحيه اي قوي به جمع دوستان برگشتيد خوشحالم
اميدوارم بازم مثل سابق شاهد نوشته هاي زيباتون باشم
الــتــمـــاس دعـــا
عزت زياد ..... يا علي مدد
سلام
خوشحالم كه برگشتيد ولي با اين حال اميد هميشه زنده است و ماهي باز هم ميتونه ماهي باش تو تنگ آب ...
اميدوارم در تمام مراحل زندگي موفق باشيد
سلام خانومي خوش اومدي عزيزم هميشه يه روزنه اميد هست كه مي توني راهش رو پيدا كني چون تو اشرف مخلوقاتي خوشحالم بر گشتي
سلام هاترا خانم
خوشحالم که باز برگشتي
دل آدم ميگيره يه جورايي
نمي دونم هر وقت ميبينم يکي داره يه جورايي نااميدانه حرف ميزنه دوست دارم يه جوري اميدوارش کنم ولي گاهي احساس ميکنم حرفام کليشه اي و تکراريه....
به هر حال اميدوارم بتوني به روشنايي برسي...
موفق باشي و شاد
فعلا
اولا بايد از شما پوزش بخام كه از اون وقتي كه رفتيد اونقدر بيمعرفت بودم كه يه سر بهتون نزدم.
اصلا خبر هم نداشتم كه رفتنتون به چه خاطره.
همينجا بهتون تسليت ميگم، ايشالا زندگيتون از مصيبتهاي اينچنيني خالي بشه؛ اگه هم مصيبتي هست، راهي باشه براي نزديك شدن به خدا و درك وجودش.
خيلي سخته آدم بخاد درباره درددلهاي يه نفر ديگه حرف بزنه ...
تنها چيزي كه درباره يادداشتتون به خودم اجازه ميدم بهتون بگم اينه كه فكر كردن به يه چيز آدم رو يه خورده راحت ميكنه؛ اينكه همه ما توي اين كوير سوت و كور همراهيم؛ تنها تفاوت در شرايط حس كردن اين كويره.
ببخشيد اگه پرحرفي كردم.
ياعلي