سلام
اولا بايد از شما پوزش بخام كه از اون وقتي كه رفتيد اونقدر بيمعرفت بودم كه يه سر بهتون نزدم.
اصلا خبر هم نداشتم كه رفتنتون به چه خاطره.
همينجا بهتون تسليت ميگم، ايشالا زندگيتون از مصيبتهاي اينچنيني خالي بشه؛ اگه هم مصيبتي هست، راهي باشه براي نزديك شدن به خدا و درك وجودش.
خيلي سخته آدم بخاد درباره درددلهاي يه نفر ديگه حرف بزنه ...
تنها چيزي كه درباره يادداشتتون به خودم اجازه ميدم بهتون بگم اينه كه فكر كردن به يه چيز آدم رو يه خورده راحت ميكنه؛ اينكه همه ما توي اين كوير سوت و كور همراهيم؛ تنها تفاوت در شرايط حس كردن اين كويره.
ببخشيد اگه پرحرفي كردم.
ياعلي