تا کي به تمناي وصال تو يگانهاشکم شود از هر مژه چون سيل روانهگه معتکف ديرم و گه ساکن مسجديعني که تو را مي طلبم خانه به خانهحاجي به ره کعبه و من طالب ديداراو خانه همي جويد و من صاحب خانهمقصود من از کعبه و بتخانه تويي تومقصوده تويي کعبه و بتخانه بهانههر در که زدم صاحب آن خانه تويي توهر جا که روم پرتو کاشانه تويي نوهر کس به زباني صفت حمد تو گويدبلبل به غزلخواني و قمري به ترانهاي تير غمت را دل عشاق نشانهجمعي به تو مشغول و تو غائب ز ميانه
سلام دوست خوبم خيلي زيبا بود
اصولا صحبت كردن با خدا زيباست آن هم با هر زباني .
ولي در نوشته هايي كه حس در نوشته ها مي آيد خيلي عرفاني مي شود و به دل مي نشيند .
خيلي زيبا بود
التماي دعا
راستي آبجي ناز من نماز روزه هات قبول باشه . اميدوارم بتوني از اين ماه پُر بركت نهايت استفاده رو ببري .گلم دعا يادت نره .
هاترا جون خيلي دوستت دارم ... ميدوني كه ... ؟؟؟
خدايا
اينجا ماييم و خشكسالي عشق
و دستي كه به دامان تو آويخته ايم
اي دست هايت لبريز از طراوت
كمي هم براي سرزمين دل ما
باران باش !
هاتراي عزيز من
چه خوب حرف دلت و زدي ...چه عالي دلتنگي هاي دلت و به زبون آوردي ...چه عاشقانه با عزيزت درد و دل كردي ...گلم مطمئن باش خداي مهربون هيچ وقت بنده هاش و تنها نمي ذاره ... فقط كافيه از ته دلت و با تمام وجودت صداش كني .
خوبي آبجي ناز من ؟؟؟
ببينم گُلم من بي معرفتم يا شما ؟؟؟!!!
چرا جواب كامنتاي قبليم و ندادي ؟؟؟
البته من كه مي دونستم سرت شلوغه ... واسه همين گفتم مزاحم خواهر نازم نشم ...
خودت كه ميدوني چقدر دوستت دارم ...؟؟؟
...
خوب حالا ببينم چي نوشته اين بار هاتراي من ...
سلام
دووووووووووووووووووم