• وبلاگ : دختر مشرق
  • يادداشت : روزگار سختي است
  • نظرات : 1 خصوصي ، 21 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    تفسير نماز شب، شد قصه‌ي گيسويت

    پيچيد چو عطر گل، در شهر، هياهويت

    در باد، سواري هست، آوازه‌ي ياري هست

    محراب دعاي ما شد قبله ابرويت

    اي دوست كجايي تو؟ داغيم براي تو

    بگذار به رقص آييم با دف دفِ هوهويت

    ديروز اگر بگذشت، بگذار كه بگذاريم

    امروز كنار خم سر بر سر زانويت

    كشت و ثمري بايد، چشمان تري بايد

    اي دل، دل بي حاصل، كو سنگ و ترازويت؟

    آيينه‌ي حيرانيم، اندوه پريشانيم

    تفسير نماز شب، شد قصه‌ي گيسويت